به‌گزارش فولادسنتر، کتاب حاضر که توسط مسعود بینش به تحریر درآمده است، اصول علمی و تکنولوژیکی فولادسازی در کوره های قوس الکتریکی را در دو بخش و هجده فصل و یک پیوست ارائه داده است. بخش اول به فولاسازی در کوره های قوس الکتریکی اختصاص دارد و بخش دوم، فولاسازی در پاتیل را تشریح می کند. بدین ترتیب، متالورژی اولیه و متالورژی در تهیه فولاد، در این دو بخش آمده است. در بخش اول، این موارد بررسی شده است: سابقه تاریخ و تشریح سیستم های مختلف کوره قوس، مواد مصرفی در کوره های قوس شامل الکترودها، مواد نسوز، قراضه و افزودنی ها، انواع روش های فولادسازی و تمرکز بر روش بازی، نقش تعیین کننده سرباره در تهیه فولاد، مراحل مختلف اکسایش و احیاء در فولادسازی شامل کربن زادیی، فسفرزدایی و اکسیژن زدایی، آخال ها و گازها در فولاد، پیشرفت های فولادسازی در کوره های قوس و بررسی مهم ترین عوامل اقتصادی در کار کوره های قوس الکتریکی.
 بخش دوم به عملیات تکمیلی فولاسازی در کوره قوس پرداخته و متالورژی تهیه فولاد در پاتیل را که به عنوان متالورژی ثانویه شناخته می شود ارائه داده است. امروزه با استفاده از فرایند کوره پاتیلی، که خود به عنوان یک کوره کوچک، عملیات تکمیلی فولاسازی را انجام می‌ دهد. ترتیبی داده شده است که کوره قوس در جایگاه اصلی خود به کار گرفته شود و با استفاده از توان بالای ترانسفورمر، همچون یک ماشین پرسرعت ذوب عمل کند و مذاب را به واحد کوره پاتیلی تحویل دهد تا عملیات نهایی تصفیه احیایی و آلیاژسازی و بهبود کیفیت و تولید فولاد تمیز در کوره پاتیلی انجام شود.

پیشگفتار

فولادسازی در دنیا اساساً به دو شیوه انجام می‏پذیرد: تبدیل آهن خام حاصل از کوره بلند در کنورتر، و ذوب قراضه یا آهن اسفنجی در کوره‏های قوس الکتریکی. هر دو روش برای تهیه فولاد در ایران به‏کار گرفته می‏شود. استفاده از روش سوم، یعنی کوره‏های روباز، امروزه دیگر مرسوم نیست. در زمینه فولادسازی در کنورتر، منابعی به زبان فارسی در دسترس وجود دارد، اما در مورد فولادسازی در کوره‏های قوس الکتریکی، متن مدون و جامعی در اختیار نیست.
کتاب حاضر، اصول علمی و تکنولوژیکی فولادسازی در کوره‏های قوس الکتریکی را در دو بخش و هجده فصل و یک پیوست ارائه داده است. بخش اول به فولادسازی در کوره‏های قوس الکتریکی اختصاص دارد و بخش دوم، فولادسازی در پاتیل را تشریح می‏کند. بدین ترتیب، متالورژی اولیه و متالورژی ثانویه در تهیه فولاد در این دو بخش آمده است. فصل اول به بررسی سابقه تاریخی و تشریح سیستم‏های مختلف کوره قوس اختصاص یافته است. مواد مصرفی در کوره‏های قوس که عمدتا عبارتند از الکترودها، مواد نسوز، قراضه و افزودنی‏ها، در فصل‏های دوم تا پنجم بررسی شده است. پس از توضیح انواع روش‏های فولادسازی و تاکید و تمرکز بر روش بازی در فصل ششم، نقش تعیین کننده سرباره در تهیه فولاد، در فصل هفتم تشریح شده است. مراحل مختلف اکسایش و احیاء در فولادسازی، که شامل کربن‏زدایی، فسفرزدایی و اکسیژن‏زدایی است در فصل‏های هشتم تا یازدهم مطرح گشته است. مسئله آخال‏ها و گازها در فولاد، به‏دلیل اهمیتی که داراست به عنوان دو فصل جداگانه ارائه شده است. پیشرفت‏های فولاسازی در کوره‏های قوس، در زمینه‏هایی همچون تخلیه مذاب بدون سرباره، نوع بارگیری، همزدن مذاب، تسریع در فرایند ذوب و کنترل عناصر باقیمانده در فصل پانزدهم توضیح داده شده است. مهم‏ترین عوامل اقتصادی در کار این نوع کوره‏ها، در زمینه کاهش هزینه و مصرف مواد نسوز، الکترود و انرژی و به‏کارگیری سیستم‏های نوین خنک‏کاری گرم و پیشگرم قراضه، در فصل پایانی بخش اول تشریح شده است.
بخش دوم به عملیات تکمیلی فولادسازی در کوره قوس پرداخته و متالورژی تهیه فولاد در پاتیل را که به عنوان متالورژی ثانویه شناخته می‏شود ارائه داده است. بر خلاف شیوه ابتدایی فولادسازی در کوره قوس، که کلیه عملیات ذوب، تصفیه و آلیاژسازی در کوره انجام می‏گرفت، امروزه با استفاده از فرایند کوره پاتیلی، که خود به عنوان یک کوره کوچک، عملیات تکمیلی فولادسازی را انجام می‏دهد، ترتیبی داده شده است که کوره قوس در جایگاه اصلی خود به‏کار گرفته شود و با استفاده از توان بالای ترانسفورمر، همچون یک ماشین پرسرعت ذوب عمل کند و مذاب را به واحد کوره پاتیلی تحویل دهد تا عملیات نهایی تصفیه احیایی و آلیاژسازی و بهبود کیفیت و تولید فولاد تمیز در کوره پاتیلی انجام شود. این تکنولوژی در فصل هفدهم تشریح شده است. روش‏های مختلف متالورژی پاتیلی، که در آن با استفاده از گرم کردن و اعمال خلاء، تصفیه نهایی صورت می‏گیرد، فصل پایانی بخش دوم را به خود اختصاص داده است.
مجموعه‏ای از واژه‏های متداول در فرایند تولید فولاد در کوره‏های قوس الکتریکی نیز در قالب فرهنگ‏نامه‏ای مختصر به عنوان پیوست آورده شده است.
البته تردیدی نیست که متالورژی تهیه فولاد در کوره‏های قوس الکتریکی، به‏ویژه با توجه به ابداع روش‏های نوین، به‏قدری گسترش یافته که آنچه در این کتاب ارائه شده تنها در حد مقدمه‎ای در این زمینه به‏شمار می‏آید، اما کوششی که در تدوین و تنظیم آن صورت گرفته و دستی که مولف، خود عملا در کار فولادسازی داشته و دوره‏های آموزشی و کارورزی که در کارخانجات بزرگ فولادسازی آلمان، از جمله هامبورگ و تیسن دیده، او را امیدوار می‏سازد که نتیجه کارش بی‏اثر نباشد و دست‏اندرکاران و علاقمندان به فولادسازی را به‏کار آید.

این مطلب را به اشتراک بگذارید